زمین لرزه سیاسی در پرتغال در سایه فساد مالی مقامات بلند پایه
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۵۲۱۰۹
کشور پرتغال بعد از استعفای نخست وزیر این کشور به دلیل اتهامات فساد مالی علیه وی و برخی اعضای کابینه گرفتار زمین لرزه سیاسی شده و نگرانی احزاب برای قدرت گرفتن احزاب راست افراطی افزایش پیدا کرده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، روزنامه "تاگس آنسایگر" سوئیس در مطلبی نوشت: زندگی حرفهای "آنتونیو کاستا"، نخست وزیر مستعفی پرتغال ناگهان به پایان رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه این گزارش آمده است: یک روز پس از استعفای غافلگیرکننده "آنتونیو کاستا"، نخست وزیر پرتغال، بحث درباره آینده سیاسی این کشور آغاز شده است. اکنون این مسئله به "مارسلو ربلو دی سوزا"، رئیس جمهور این کشور بستگی دارد که تصمیم بگیرد آیا انتخابات جدیدی برگزار خواهد شد یا به پارلمان فعلی اجازه خواهد داد که به جانشین کاستا رای دهد.
روز چهارشنبه "مارسلو ربلو دسوزا" با رهبران هشت حزبی که در پارلمان نمایندگی میکنند، برای گفتگو در این باره ملاقات کرد. وی روز پنجشنبه هم در مورد موضوع انتخابات جدید با شورای دولتی گفتگو خواهد کرد. شورای دولتی یک نهاد مشورتی برای رئیس جمهور است که در کشورهای دیگر وجود ندارد. در این شورا رئیس جمهور باید در مورد مسائل مهم و غیرحزبی با اعضای خود مشورت کند.
"مارکس مندز"، یکی از اعضای شورای دولتی، در رسانهها پیشنهاد کرده است که رئیس جمهور میتواند انتخابات را برگزار کند، اما در عین حال به حزب سوسیالیست کاستا PS مهلتی بدهد تا خود را قبل از تاریخ انتخابات سازماندهی کند. وی تاریخ احتمالی انتخابات را در پایان فوریه یا مارس ذکر کرد.
او در روزنامه "اکسپرسو" گفت: آنچه لوئیس مونته نگرو، رهبر بزرگترین حزب مخالف، رهبر PSD، برای آن استدلال میکند واضح است: دولت "از درون سقوط کرده است". تنها راه حل در حال حاضر رفتن به پای صندوقهای رای است. او اطمینان داد: ما آمادهایم.
"کاستا که از سال ۲۰۲۲ توانسته است بر اکثریت مطلق پارلمان تکیه کند، فعلا به صورت موقت به سمت خود ادامه خواهد داد. کارلوس سزار، رئیس PS اظهار داشت که حزبش برای هر دو سناریو آماده است.
اکثر احزاب در پرتغال حالا نگرانند که انتخابات جدید بتواند جناح راست افراطی را تقویت کند.
در جناح سوسیالیست ها، "پدرو نونوس سانتوس" به عنوان جانشین احتمالی کاستا دیده میشود. او تا ژانویه امسال وزیر زیرساختها و مسکن بود و نماینده یک سیاست چپ گراتر بود. همچنین ممکن است یک نامزد میانه رو مطرح شود که سیاستهای کاستا را که کمتر سوسیالیستی تلقی میشود، ادامه دهد.
نمایندگان اکثر احزاب در این مسئله با هم اتفاق نظر دارند که انتخابات جدید میتواند به تقویت حزب راست افراطی چگا منجر شود. این حزب در سالهای اخیر توانسته است با مواضع پوپولیستی آرای جناح راست را به دست آورد. در حال حاضر چگا با ۱۱ کرسی از ۲۳۰ کرسی پارلمان سومین حزب بزرگ است.
در همین حال، اولین جزئیات از ادعاهای مقامات قضایی که باعث سقوط غافلگیرکننده دولت در بعدازظهر سه شنبه شد، مشخص میشود. چندین رسانه مشکوک هستند که رئیس ستاد کاستاس، ویتور اسکاریا، که به دلیل خطر فرار دستگیر شد، ممکن است نقشی اساسی در اعطای غیرقانونی قراردادهای بزرگ صنعتی داشته باشد. دیوگو لاسردا ماچادو، از دوستان و معتمدین کاستا هم ممکن است از رشوه برای متقاعد کردن رئیس ستاد برای ترویج پروژهها استفاده کرده باشد.
پروژه دیگری در سینز که در تیررس محققان این پرونده قرار دارد، ساخت کارخانه تولید هیدروژن است که البته قبل از اجرا با شکست مواجه شد. همچنین در اینجا مسئله صدور مجوز برای اکتشاف ذخایر لیتیوم در پرتغال مطرح است. در اوایل سال ۲۰۲۰، یک روزنامه نگار تحقیقی، از جمله، متوجه شد که امتیاز لیتیوم به شرکتی اعطا شده است که تنها سه روز قبل از آن تأسیس شده بود. استخراج لیتیوم توسط کارشناسان محیط زیست مسئلهای بسیار انتقادی است.
ویتور اسکاریا، رئیس ستاد کاستا، قبلاً در سال ۲۰۱۶ درگیر حادثهای بود که مربوط به سفر و بلیط برای مسابقات قهرمانی فوتبال اروپا ۲۰۱۶ بود. در آن زمان او با جریمه از مهلکه نجات یافت.
هنوز مشخص نیست که آیا کاستا در این جرمها همدست بوده یا حتی نقش فعالی در این دسیسه بازی داشته است. چندین سیاستمدار خواستار شفاف سازی این اتهامات از سوی دادستانی هستند. با این حال، این رابطهها به احتمال زیاد پایان کار سیاسی کاستا، از جمله در صحنه بین المللی است. "آنتونیو کاستا" زمانی در بروکسل به عنوان جانشین امیدوار کننده "چارلز میشل" بلژیکی در دفتر رئیس شورای اتحادیه اروپا دیده میشد.
آنتونیو کوستا، نخست وزیر موفق پرتغال روز سه شنبه در اقدامی ناگهانی اخیرا اعلام کرد از سمت خود کنارهگیری میکند و استعفای خود را تقدیم رئیس جمهوری این کشور کرد
کاستا در یک سخنرانی تلویزیونی گفت که به دلیل تردید در مورد صداقت او، او استعفای خود را به "مارسلو ربلو دو سوزا"، رئیس جمهور کشورش پیشنهاد کرد.
بازرسان فساد پیش از این چندین وزارتخانه و اقامتگاه رسمی نخست وزیر سوسیالیست پرتغال در لیسبون را مورد بازرسی قرار داده بودند و اعلام کردند که کاستا نیز تحت بازجویی قرار دارد. "ویتور اسکاریا"، رئیس دفتر وی نیز دستگیر شد. روز سهشنبه، دفتر دادستانی همچنین جوآئو گالامبا، وزیر زیرساخت این کشور را به عنوان مظنون رسمی معرفی کرد.
این تحقیقات، از جمله شامل فساد مشکوک در مدیریت پروژههای لیتیوم و هیدروژن است. پس از مشخص شدن این اتهامات، اپوزیسیون خواستار استعفای کاستا شدند.
کاستا از زمان حضور در قدرت توانسته تحول قابل توجهی در اقتصاد پرتغال ایجاد کند و این کشور را از بدهیهای کلان و بحران اقتصادی گسترده خلاص کرده و رشد و رونق اقتصادی در این کشور ایجاد کند.
پس از آنکه سوسیالیتها در انتخابات سال گذشته به پیروزی قاطعانهای دست یافتند به نظر میرسید که کوستا برای چندین سال دیگر در قدرت باقی بماند، اما وی در سخنان روز سهشنبه خود که پس از دیدار با رئیس جمهوری پرتغال به زبان آورد تاکید کرد که مرحلهای از زندگی او به پایان رسیده است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: انتخابات جدید رئیس جمهور نخست وزیر سه شنبه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۵۲۱۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنبش دانشجویی آمریکا اراده لازم برای تغییر را دارد
به گزارش قدس آنلاین، جنبش اعتراضی «همبستگی با مردم غزه» این بار نه از کف خیابانهای آمریکا و نه توسط گروههای سیاسی، بلکه توسط دانشجویان رهبری شد.
اعتراضات که از دانشگاه کلمبیای نیویورک آغاز شد روز به روز گسترش یافت و امروز نه تنها بسیاری از دانشگاههای آمریکا با این جنبش همراه شدهاند که صدای آن از مرزهای این کشور فراتر رفته است. دانشگاه کلمبیای نیویورک یکی از پیشگامان تحرکات دانشجویی در آمریکا محسوب میشود و سابقه درخشانی در خیزشهای دانشجویی از محکومیت آپارتاید در آفریقای جنوبی تا جنگ کنونی اسرائیل در غزه داشته است.
پروفسور «رادنی شکسپیر» تحلیلگر و کارشناس امور سیاسی اقتصادی انگلیس و اتحادیه اروپا در گفتوگو با قدس به پرسشها درزمینه خیزش این روزهای دانشگاهیان در آمریکا و سایر کشورها در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی و در دفاع از آرمان فلسطین پاسخ گفته است که در ادامه میخوانید.
شکسپیر استاد دانشگاه کمبریج و یک وکیل مجرب بریتانیایی، بهویژه برای کنفرانسهایش در مورد پول، اقتصاد واقعی و عدالت اجتماعی و اقتصادی شناخته شده است. وی دانشآموخته دانشکده داونینگ کمبریج انگلیس است، کتابهای بسیاری را در حوزه تئوریهای اقتصادی و نیز امور ایران، بحرین و سوریه نوشته و از چهرههای رسانهای ضدامپریالیسم و ضدصهیونیستی مطرح بینالمللی به شمار میآید.
تحلیل کلی شما در مورد ماهیت جنبش دانشجویی در حمایت از غزه و خاستگاه این جنبش چیست؟ معترضان چه میخواهند؟
باید بگویم پایه و اساس جنبش دانشجویی کنونی مبارزه با بیعدالتی در قبال فلسطین و مردم غزه است؛ درواقع این خیزش خواستار بایکوت و تحریم رژیم صهیونیستی است که البته به واسطه جنایات این رژیم و بیعدالتی بزرگ در قبال فلسطین به وجود آمده است.
البته در خیزش کنونی دانشگاهیان، اماکن مقدس نیز دخیل هستند؛ این یک اعتراض به بیعدالتی در قبال مردمی مظلوم است و از این حیث جنبش کنونی به یک جنبش مذهبی شباهت دارد. وجه تشابه دیگر این جنبش با جنبشهای مذهبی این مسئله است که دانشجویان عنوان کردهاند تا زمانی که عدالت محقق نشود، دست از اعتراض برنخواهند داشت. این خواسته به این معناست که مطالبه آنها فراتر از زندگی افراد ادامه خواهد یافت و تحقق عدالت برای آنها یعنی مردم فلسطین آزادانه در سرزمین خود زندگی کنند.
اعتراضات تا چه حد برایند شکاف نسلها در غرب است؟ حضور فرزندان سیاستمداران در تجمعات چه معنایی دارد؟
پیش از این برخی تصور میکردند شرکتکنندگان در اینگونه تظاهراتها مسلمانان، مهاجران، رنگینپوستان و سوسیالیستها هستند، اما امروز شاهد حضور فرزندان مقامات آمریکایی در تجمعات حامیان فلسطین هستیم. تصور میکنم این اعتراضات به این معنی است که نسل جوان در حال مبارزه است و اراده لازم برای رسیدن به پیروزی را دارد. والدین آنها با دروغ و تبلیغات مستمر، ذهن آنها را خراب کردهاند. قابل توجه است که بسیاری از معترضان پیشرو در این تجمعات، یهودیان هستند و این در مورد اعتراضات در محکومیت آپارتاید آفریقای جنوبی نیز درست بود؛ فرزندان مقامات بلندپایه آمریکایی احتمالاً بهخوبی آگاه و تحصیلکرده هستند و هیچ چیز تعجبآوری در مورد مشارکت آنها وجود ندارد. این یک دخالت بسیار مهم است و در نهایت تعیینکننده خواهد بود.
جنبش در رسیدن به مطالباتش تا کجا پیش خواهد رفت؟ برخی جنبش دانشجویی اخیر آمریکا را با جنبشهای دهه ۷۰-۱۹۶۰ در مخالفت با جنگ ویتنام مقایسه میکنند. تاریخ تکرار خواهد شد؟
مارک تواین میگوید «تاریخ هرگز تکرار نمیشود، اما اغلب همقافیه میشود» با این بیان تاریخ ممکن است به موازات آنچه در تظاهرات علیه جنگ ویتنام سراغ داریم، تکرار شود. در سال۱۹۷۰ دانشجویان دانشگاه ایالتی کِنْت آمریکا به دلیل اعتراض به جنگ در ویتنام به گلوله بسته شدند. متأسفانه، تکتیراندازها در حال حاضر روی پشتبام دانشگاههای آمریکا موضع گرفتهاند. صورت مسئله هر دو رویداد، نسلکشی است؛ نسلکشی که با حمایت کل طبقه سیاسی غرب در جریان است. بیشک این جنبش روز به روز تشدید خواهد شد و به کشورهای دیگر گسترش خواهد یافت.
دلیل برخورد پلیسی و خشن با اعتراضات دانشجویی در آمریکا چیست؟
طبقه سیاسی ایالات متحده کاملاً توسط ترکیبی از نفوذ صهیونیستها و منافع هلدینگهای نظامی-صنعتی کنترل میشود؛ خب در این شرایط چه انتظار دیگری میتوان داشت؟ علاوه بر این، نظام سیاسی آمریکا همواره مانع ظهور موفق یک نامزد ضدجنگ شده است و با کنشهای ضدجنگ بهشدت برخورد کرده است؛ اگر بگویم در حاشیه نشستهای سیاسی -انتخاباتی دموکراتها در پاییز امسال احتمال کشته شدن معترضان به نسلکشی در فلسطین وجود دارد، حرف نامربوطی نزدهام.
این تجمعات چقدر میتواند بر تصمیمات مقامات آمریکا در مورد عدم حمایت کورکورانه و بیچون و چرا از اسرائیل تأثیر بگذارد؟
هنگامی که فرزندان مقامات بلندپایه یعنی کودکانی که از یک پیشینه نخبگانی برخوردارند درگیر ماجرا شوند، نویددهنده این واقعیت است که موفقیت در طولانیمدت اجتنابناپذیر شده است.
جنبشهای رادیکال موفق نمیشوند، مگر اینکه توسط افراد پرانرژی با پیشینه طبقه متوسط (حتی بالاتر) رهبری شوند. چرا که مردم عادی باید زمان و انرژی خود را در نبردهای روزانه صرف بقای خود کنند، در حالی که افرادی که دارای پیشینههای مرفهتر هستند، طبیعتاً قادر به درک راه حلهای جدید هستند و منابع مادی برای امکان مشارکت در جنبشهای اعتراضی و غیره را دارند.
در نهایت یک نکته مهم درباره جنگ غزه که نباید از آن غافل شویم این است که در گفتوگوها و مذاکرات در مورد برقراری آتشبس فوری در غزه، نباید ۷هزار زندانی فلسطینی را که در زندانهای اسرائیل نگهداری میشوند و مرتکب هیچ اشتباهی نشدهاند، نادیده بگیریم و این واقعیتهایی است که در کنار اعتراضات دانشجویی قطعاً نظر مقامات آمریکایی را به خود جلب خواهد کرد.
سیداحمد موسوی